کرسی‌های زغالی و دل‌های از کینه خالی

کرسی‌های زغالی و دل‌های از کینه خالی

کرسی‌های زغالی و دل‌های از کینه خالی     در گذشته در شب‌های سرد زمستان کرسی نه تنها گرما بخش خانه‌ها بلکه بهترین بهانه برای دور هم بودن و شب‌نشینی‌ها بود، چای استکان‌های کمر باریک، شعر و شاهنامه‌خوانی نیز گاهی چاشنی این محفل‌ها می‌شد. اتاق کوچک و کاه‌گ...

داستان میوه شب یلدا

داستان میوه شب یلدا

  شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر … چشمش افتاد...